شوق دیدار معشوق
ای قلم در حرفات اثری نیست
از معشوق برای من خبر نیست
ای خدا این هفته هم سپری شد
از معشوق من خبری نیست
پروانه ها سوختنددر پایان عمر شمع
از جدای این دلم من خون شد
چه کسی می گویدجدایی انسان را درد مند نمی کند
صبر عاشق را لبریز نمی کند
از چشمامم دل تنگ نشوید به راه همچنان نگاه کنید
نگذار قلب منتظرم خون شود
این هفته هم آمدو رفت از مشوق خبری نیست
روزها را می شمارم تا هفته دیگر شود
قلبم از غصه داغدار شد