-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 15:43
شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟ استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاوراما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.استاد پرسید:چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر...
-
کجایی؟
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1385 20:45
شوق دیدار معشوق ای قلم در حرفات اثری نیست از معشوق برای من خبر نیست ای خدا این هفته هم سپری شد از معشوق من خبری نیست پروانه ها سوختنددر پایان عمر شمع ا ز جدای این دلم من خون شد چه کسی می گویدجدایی انسان را درد مند نمی کند صبر عاشق را لبریز نمی کند از چشمامم دل تنگ نشوید به راه همچنان نگاه کنید نگذار قلب منتظرم خون شود...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 فروردینماه سال 1385 17:30
نوشتن از چیزی که در هیچ مکتبخانه ای نمی اموزند ولی همه به نوعی ان را از بر هستند برای نویسنگان بزرگ هم بسیار مشکل است چه رسد به من که ان را فقط حس کردم . عشق همچون بزری است که در قلب هم پاشیده شده ولی در افرادی این بزردر قلبشان ریشه می دواند و در بعضی دیگر بزر تازه می ماند تا شاید روزی صاحبش ابی بر روی این بزر بپاشد و...
-
نوروز
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1384 10:42
نوروز شاید دویدن در کوچه های خاکی شهر باشد پیشاپیش بادبادکی که پرواز نمی کند و دلهره یُ گم شدن عیدانه ها در جیب های کم عمق کت و شلوارهای آهار دار نو نوروز شاید جست و خیزی شادمانه باشد در بستر علف های تازه رو در همهمه ی آش رشته و هیاهوی کاهو سکنجبین در روز دردانه« سیزده بدر» نوروز شاید دست هایی باشد چفت شده در هم و پچ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 اسفندماه سال 1384 17:40
به نام آفریننده ی لیلی ! خدا مشتی خاک را بر گرفت . می خاست لیلی را بسازد . از خو در او دمید ولیلی پیش از انکه بداند عاشق شد . سالیانی است که لیلی عشق می ورزد ؛ لیلی باید عاشق باشد زیرا خدا در او د میده است و هر که خدا در او بدمد عاشق می شود . لیلی نام تمام دختران ایران زمین است ؛ نام دیگر انسان . خدا گفت : به ای دنیا...